5 Easy Facts About بهاء كي Described
5 Easy Facts About بهاء كي Described
Blog Article
به عقیده کول دیدگاه بهاءالله در مورد اینکه آیا حکومت باید توسط حکم الهی یا خواست مردم اداره شود پیچیده بود و در طی زمان تغییر بسیاری کرد.[۲۱]:۵۲ مشارکت او در جنبش بابی و بهویژه تصمیم برای مشارکت در جنگ قلعهٔ طبرسی نشان از این دارد که او در ابتدا اعتقاد داشت که مخالفت با حکومت امری مشروع است.[۲۱]:۵۲ اما پس از شکست جنبش بابی، او با الهام از روش امامان شیعه پس از نبرد کربلا، برای بقای جنبش صلحطلبی و سکوت در برابر حاکمان را برگزید و پیروان خود را به اطاعت مطلق از دولت حاکم، که بهطور ایدئال در اختیار نهاد سلطنت بود، سفارش کردهبود.[۲۲]:۴۵۸، ۵۰۳، ۵۰۶ البته جنگ قلعه طبرسی مانند سایر درگیریهای بابیان با حکومت جنبه دفاعی داشته نه جهاد تهاجمی.[۱۴۹][۱۵۰] همچنین سعیدی بر این نظر است که بهاءالله به صورت تدریجی اما منسجم و با در نظر گرفتن شرایط زمانه و ظرفیت مخاطب مطالبش را در باب حکمرانی بیان میکند تا حکمرانان به صورت تدریجی گامهایی برای حرکت به سوی الگوی ایدئال حکومت بردارند.
بهاء عبد الحسين، رجل أعمال وفاعل خير - حقائق عن السيرة الذاتية
در این نگاه، ظهور پیاپی ادیان را میتوان به آمدن فصل بهار تشبیه کرد، با آمدن هر بهاری شکوفایی و نوزایی جایگزین سرما و مرگِ زمستانِ قبل میشود. از طرفی دیگر حقایق دینی نسبی هستند و سیری تکاملی میپیمایند به این معنی که آموزههای دینی از طریق ظهور دائمی ادیان با تغییر مقتضیات زمان و ظرفیت فهم بشر تغییر میکنند.[۱۸۲] هدف از ظهور پیامبران ظهور فیض الهی و تربیت معنوی انسان برای پیشرفت روحانی او در این جهان و آمادگی او برای جهان بعد است.[۶] در دیدگاه بهائی، پیامبران هم دارای مقام انسانی و هم مقام الهی هستند. در مقام الهی از آنجا که همگی تجلی خداوند واحد هستند و اسماء و صفات او را منعکس میکنند در حقیقت یکی هستند، ولی در مقام انسانی شخصیتهای انسانی متفاوتی دارند.[۶]
تبعید بهاءالله به ادرنه همزمان با اصلاحات نوگرایانه در امپراتوری عثمانی بود که ذهن بهاءالله و همراهانش را با مفاهیم مدرن مشغول کرد[۲۱]:۵۲ و او با نوگرایان در تماس بود.[۲۱]:۶۸–۶۹ برخی دانشوران او را بهشدت تحت تأثیر افکار مسیحی و غربی رایج در عثمانی عصر خود میدانند که بعدها این اندیشهها را با اندیشههای شیعی و تصوف آمیخته و در آثارش آورد.
نظام آموزشی اجباری و همگانی موجب ریشه کن شدن بیسوادی خواهد شد و سیستم یکسان اوزان و مقادیر بینالمللی موجبات ایجاد استانداری جهانی در عرصه اقتصاد را فراهم خواهد کرد. در جهانی که در آن امنیت جمعی برقرار است هزینههای نظامی و تسلیحاتی کشورها به نحو چشمگیری کاهش خواهد یافت و درآمدهای مالیاتی صرف رفاه اجتماعی خواهد شد.[۱۶۴]
[۲۱] سهسال بعد برای بابیها بسیار سخت گذشت. بسیاری از بابیها در مازندران، نیریز، و زنجان توسط نیروهای حکومت محاصره و قتلعام شدند. حکومت سید علیمحمد باب را نیز پس از آنکه خود را «مظهر الهی» نامید و «کتاب بیان» را در بنیانگذاری دینی جدید نوشت اعدام کرد.[۶] بهاءالله از درگیری بابیان در نیریز و زنجان ناراضی بود و آن را بر ضد مشیت الهی میدانست.[۲۲]:۵۰۴
صدور قرار بشأن تحديد الأهداف والمهام والاختصاصات والتقسيمات التنظيمية لوزارة المالية
بهاء عبد الهادي معروف على نطاق واسع في بلاده وخارجها كمبتكر ومبتكر بطاقة كي كارد ومبادر لعدد من المشاريع الخيرية
وحسب قرار المحكمة، فإن السبب الرئيسي بإلغاء اللجنة، “هو أن العامل الرئيسي لمكافحة الفساد يتمثل بضرورة وجود إرادة سياسية لمواجهته من خلال استئصال أسبابه وتصفية الآثار المترتبة عليه، وأن الفساد اذا كان هامشياً فإن ذلك يدل على وجود إرادة سياسية قوية تؤمن برفعة الوطن وخير المواطن، أما انتشار الفساد فإنه يدل على ضعف تلك الإرادة وعدم امتلاكها القدرة على بناء الوطن بشكل صحيح”.
میرزا حسینعلی، در خانوادهای از ملاکین منطقه نور مازندران، که با دربار قاجار ارتباط داشت در تهران متولد شد. او در جوانی گرایشهای دینی و عرفانی عمیق از خود نشان داد.[۵] او که با تفکر شیخی آشنا بود، به سال ۱۲۲۳ شمسی برابر با ۱۸۴۴ میلادی در ۲۷ سالگی، با دریافت یک نامه از سید علیمحمد باب به او ایمان آورد و به تبلیغ آموزههای او پرداخت.[۶] او درحالیکه عازم قلعه شیخ طبرسی بود در آمل توسط مأموران دولتی گرفتار چوب و فلک شد.[۷] او در گردهمائی بدشت لقب بهاء به معنی «شکوه یا جلال» را برای خود برگزید.[۸] و از آن پس با این عنوان شناخته شد.[۹] منبعی از انتشارات بهائی اشاره میکند که عنوان «بهاءالله» برای اولین بار در کتاب «بیان فارسی» توسط سید علی محمد باب ذکر شد.[۱۰] در بدشت قرةالعین لقب طاهره گرفت و هر یک از شرکت کنندگان به نامی جدید موسوم شدند و پس از پایان کنفرانس علیمحمد باب نامههای خود را به اسامی جدید شرکت کنندگان که میرزا حسنعلی در کنفرانس داده بود مرقوم داشت.
در ۱۲۵۵ خورشیدی مطابق ۱۸۷۷ میلادی بهاءالله اگرچه همچنان یک زندانی بود اجازه یافت که از شهر عکا خارج شود. او ابتدا برای حدود دو سال در عمارتی در شمال عکا به نام مزرعه ساکن شد[۴۰] و سپس از ۱۲۵۶ خورشیدی بهاء عبد الحسين برابر با ۱۸۷۹ میلادی تا هنگام درگذشت در سال ۱۲۷۰ خورشیدی برابر با ۱۸۹۲ میلادی در بهجی ساکن بود.
للبقاء على إطلاع دائم بحقوق الإنسان في الشرق الأوسط وشمال إفريقيا، اشترك في النشرة الإخبارية:
ص ۳۲. نشر باران، سوئد ↑ امانت، عباس؛ وهمن، فریدون (۱۳۹۸). «از طهران تا عکا: بابیان و بهائیان در اسناد دوران قاجار». ص ۳۴. نشر باران، سوئد ↑
يزيد الحسون يوجه نداءه للصدر: اسمي تيمناً بأنصار الإمام (ع) وكلمتكَ يمكن استغلالها لأذيتي